معنی سرزمین افسانه‌ای اولیس

لغت نامه دهخدا

اولیس

اولیس. (اِخ) از پهلوانان معروف جنگ تروآ (تریا) است که در حیله و تدبیر سرآمد اقران بوده است. اولیس پادشاه سرزمین ایتاکا از جزایر دریای ایونیا بود و کتاب اُدیسه ٔ هُمِر شرح بازگشت او از تروآ بجزیره ٔ مزبور است. اسب چوبینی که یونانیان در جنگ تروآ ساختند و بدان وسیله بر مردم ترژا غالب شدند بدستور اولیس بود. این پهلوان سرانجام بدست پسر خود تله گونوس به هلاکت رسید.


سرزمین

سرزمین. [س َ زَ] (اِ مرکب) ملک.مملکت. ناحیت. کشور. اقلیم. مرز و بوم:
سحرگه رهروی درسرزمینی
همی گفت این معما با قرینی.
حافظ.
سرزمینی است که ایمان فلک رفته بباد.
؟

فرهنگ معین

سرزمین

(~. زَ) (اِمر.) مرز و بوم.

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرزمین

ارض، اقلیم، بوم، خطه، دیار، زمین، قلمرو، کشور، مرزوبوم، ملک، مملکت، ناحیه

فارسی به عربی

سرزمین

ارض، تربه، منطقه

فارسی به آلمانی

سرزمین

Anlegen, Bereich, Gebiet (n), Gegend, Land (n), Landen, Landstrich

معادل ابجد

سرزمین افسانه‌ای اولیس

682

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری